همین الان که این پستو می ذارم

پسرخاله جان ده نودی دهنمو صاف کرده

یه ساعت پیش اومده عین چی عر میزنه

بعد حالا هی میگیم چیه

نمیگه

یه جوری زار می زد من گفتم چی شده

میخواستم بشینم باهاش گریه کنم

بعد هر هر میخنده میگه

داشتم بازیگری می کردم

منو باید ببرید عصر جدید

بعدا که به خاطر مسخره بازیاش دعواش کردیم

میگه این بود دوست دارم دوست دارماتون ؟

من بیچاره رو بگو فک کردم یکی توی این خونه منو دوس داره

همه کاراتون الکیه

بعدا من که رفتم مث مسیح و امیر خواننده شدم

مث امیرحسین بازیگر شدم

محلتون ندادم می فهمید

 کوله و تبلتشو برداشته

میگه من دیگه شماهارو تحمل نمی کنم

دارید استعداد منو کور میکنید

بعدم رفته زیر بارون وایساده

یکم که خیس شده اومده میگه

من خیلی فک کردم

دیدم چرا من برم

انقد اذیتتتون می کنم خودتون برید

الانم که نمی ذاره من چیزی تایپ کنم

هی میاد وسطش اذیتم میکنه

که گفتم بیا اسمتو تایپ کن

اینم خودش نوشته :

آرسین

 

هووووف

خدا فقط عاقبت مارو به خیر کنه با این دهه نودیا.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

همه چیز درباره سقف متحرک برقی گروه برق فنی و حرفه ای و کاردانش آموزش و پرورش اشنویه پمپ استخر زیتون زیست شناسی فلارد کیمیا کاسیان Susan مرا ببخش که می خواهم و توانم نیست .....